برای همه ما پیش آمده است که با جستجو در گوگل یا کلیک روی یک لینک وارد یک صفحه وب سایت اینترنتی شویم اما مطلب مورد نظرمان را در آن صفحه نیابیم. گاهی پیش می آید که حتی موضوع آن صفحه اینترنتی نیز برای ما گویا نباشد و به ناچار از آن صفحه خارج شویم. چنین وب سایت هایی همان وب سایت هایی هستند که تجربه کاربری در طراحی آن ها مورد نظر قرار نگرفته است.
من منوچهر داداشی هستم و در این نوشته 7 راهکار مفید که تجربه کاربری (User Experience) در سایت شما را سوپرشارژ خواهد کرد معرفی می کنم. لازم است یادآور شوم که این راهکارها، محتوایی هستند و هنگام تصمیم گیری برای تعیین چارت سایت و طراحی صفحات سایت مهم خواهند بود.
7 راهکار شگفت انگیز برای تقویت تجربه کاربری وب سایت:
1. بازدیدکنندگان وب سایت شما باید بتوانند با اولین نگاه به صفحه نخست وب سایت شما از موضوع آن باخبر شوند.
برای مثال کاربری وارد وب سایت یک شرکت حمل و نقل اتوبار می شود. فرض می کنیم وب سایت این شرکت به گونه ای طراحی شده است که بالای صفحه اول آن تصویر یک کامیون قرار دارد که در جاده ای در حال حرکت است. یک کامیون زیبا در جاده ای زیبا، اما مشخص نیست که این وب سایت یک شرکت تولید کننده کامیون است، یا یک شرکت حمل و نقل، یا مشخص نیست که وب سایت یک شرکت اتوبار (حمل اثاثیه) است یا وب سایت یک شرکت ترانزیت کالا. اگر آن کاربر من باشم با دیدن تصویر آخرین چیزی که به ذهنم می رسد این است که این وب سایت یک شرکت اتوبار است. پس بهتر است به صورت کوتاه اینگونه بگوییم که بهتر است عنوان و موضوع وب سایت را خیلی درشت و قابل دیدن و در بهترین جای صفحه اول وب سایت قرار دهید و انتخاب تصاویری که موضوع وب سایت شما را دقیق مشخص می کند نیز بسیار مهم است.
2. اگر وب سایت را به یک فروشگاه کنار خیابان تشبیه کنیم، صفحه نخست آن ویترین آن فروشگاه است و هدف صاحب فروشگاه ترتیب دادن لحظه پرداخت مشتری و خرید از فروشگاه است.
یک فروشگاه لوازم الکترونیکی مثل همان هایی که در خیابان جمهوری تهران می بینیم را در نظر بگیرید. همه آن ها فروشگاه هایی بزرگ هستند که کالاهای زیبا پشت شیشه مغازه چیده شده اند و زیبایی ویترین مغازه مشتریان را از آن سوی خیابان به بازدید از داخل فروشگاه می کشاند. مشتریان در محیط فروشگاه می چرخند، از کالاهای مختلف دیدن می کنند. قیمت کالاها و امکانات و کیفیت آنها را با هم مقایسه می کنند. فروشنده سعی می کند آن ها را راضی کند و انتخاب آن ها را نهایی کند و این مشتری بالقوه را به یک مشتری واقعی تبدیل کند. سپس او را پیش صندوقدار می برد و نام محصول انتخاب شده مشتری را به صندوقدار می گوید و مشتری مبلغ را پرداخت می کند و کالای خود را تحویل می گیرد. همین سناریو در یک فروشگاه اینترنتی نیز اتفاق می افتد. شما هستید که باید مشتری را در مسیر سفارش محصول یا خدمتی که ارائه می کنید راهنمایی کنید. شما نباید بگذارید مشتری از مسیر مورد نظر شما خارج شود و همه راه ها به سوی صفحه هدف شما در وب سایت ختم شود. اگر هریک از صفحات وب سایت شما قدم بعدی کاربر را برایش مشخص نکند کاربر دچار گیجی می شود و به احتمال زیاد وب سایت شما را ترک می کند.
یک مثال دیگر، اگر بازدیدکنندگان وب سایت شما، بازدیدکنندگان یک موزه باشند. شما مدیر موزه هستید. به این فکر کنید که وظیفه مدیر موزه چیست؟
درست است به نظر می آید که این تشبیه واقعا بی ربط است اما من کاربران سایت شما را به بازدیدکنندگان یک موزه تشبیه میکنم و فرض می کنم شما مدیر آن موزه هستید. بازدیدکنندگان موزه ها همیشه به دنبال تابلوهای راهنما می گردند و دوست دارند که به آنها توصیه شود که از چه بخش هایی به ترتیب بازدید کنند. در بیشتر موزه ها حتی مسیر حرکت بازدیدکنندگان مشخص شده است و یک راهنما قدم به قدم آن ها را از شروع تا پایان همراهی می کند. لازم است که شما نیز مسیر حرکت کاربران در سایت خود را خودتان تعیین کنید و برای خودتان مشخص باشد که دوست دارید کاربران بعد از دیدن یک صفحه خاص به چه صفحه ای هدایت شوند. برای مثال اگر هدف شما معرفی و فروش یک محصول خاص باشد، باید صفحه سفارش/خرید محصول همیشه در دسترس کاربر باشد و از همه صفحات سایت راهی برای ورود به صفحه سفارش محصول وجود داشته باشد. اگر این مورد را رعایت نکنید، کاربران ممکن است در نتیجه پیدا نکردن قدم بعدی و گیج شدن، وب سایت شما را ترک کند.
3. صفحات وب سایت شما باید برای احمق ها طراحی شود. (بله احمق ها)
برای اینکه توجه شما به اهمیت موضوع جلب شود ناچار شدم که از این واژه استفاده کنم. اما باور کنید که کاربران سایت شما بی حوصله و حواس پرت هستند. رفتار باهوش ترین کاربران در سایت شما شبیه کم هوش ترین افراد است. کاربران با بی حوصلگی سایت شما را بررسی می کنند و دوست دارند سریع به هدفشان برسند و چیزی که می خواهند را روبروی خود ببینند. برای مثال اگر دکمه سفارش محصول شبیه یک دکمه و کاملا قابل تشخیص نباشد، کاربر بسادگی آن را گم می کند. به بیانی کوتاه صفحات شما توسط کاربران "روزنامه وار" بررسی می شود. و در همان نگاه روزنامه وار باید کاربر جذب صفحه شود. پیشنهاد می کنم در کنار متن های کاربردی که در صفحات قرار می دهید، از تصویر، ویدئو و لیست های جذاب استفاده کنید. همچنین بهتر است در اولین جملات متن صفحه به کاربر بگویید که قرار است در مورد چه چیزی مطالعه کند. این جملات اولیه باید جملاتی جذاب باشد که خواننده را به خواندن متن کامل تشویق کند و اگر کاربر با این حال صفحه را ترک کرد مطمئن خواهید بود که متن طولانی و (از نظر کاربر) غیر جذاب شما موجب رفتن او از سایت شما نشده است.
4. مهم ترین بخش های وب سایت شما باید همیشه در دسترس کاربران باشد.
منوی اصلی وب سایت جایی است که اصلی ترین بخش های سایت شما در آن قرار می گیرد و کاربران از طریق آن به بخش های مختلف سایت میانبر می زنند. اما می توانید از فوتر سایت یا ستون های کناری برای قرار دادن دسترسی به صفحات مورد نظرتان استفاده کنید. همچنین ممکن است برای شما مهم باشد که شماره تلفن شما به راحتی در دسترس کاربران باشد. پس آن را جایی قرار دهید که کاربر به محض اینکه خواست آن را در صفحه سایت پیدا کند.
5. صفحات داخلی سایت شما باید BreadCrumb داشته باشد.
BreadCrumb به کاربر نشان می دهد که در هر لحظه در کدام صفحه سایت است. برای مثال چیزی شبیه این (صفحه نخست > محصولات > محصول شماره 1). BreadCrumb علاوه بر اینکه مکان کاربر در سایت را نشان می دهد، به وی اجازه بازگشت در مسیری که حرکت کرده است را می دهد. مثلا کاربر با کلیک روی کلمه محصولات، به لیست همه محصولات سایت باز می گردد.
6. لینک های شکسته یا صفحاتی که خالی از محتوا هستند بدترین اتفاق برای وب سایت شماست. چرا؟
ما همیشه به مشتریان و کارفرمایان خودمان می گوییم که از قرار دادن صفحات خالی در وب سایتشان خودداری کنند. فرض کنید شما وارد یک وب سایت فروشگاه اینترنتی شوید، یک محصول را انتخاب کنید و وارد صفحه آن محصول شوید و قصد خرید آن را داشته باشید، اما در آن صفحه حتی تصویر محصول هم موجود نباشد و عباراتی مانند "به زودی..." یا "این بخش وب سایت هنوز تکمیل نیست" و ... ببینید. آیا اعتماد خود به آن فروشگاه آنلاین را از دست نمی دهید؟ نبودن یک صفحه در سایت شما بهتر از خالی بودن آن است.
اما منظور از لینک شکسته چیست؟ مثلا در صفحه محصول شما شما دکمه ای قرار داده اید که کاربر فایل PDF معرفی محصول را دریافت کند. اما کاربر وقتی روی لینک کلیک می کند با خطای "چنین فایلی موجود نیست" مواجه شود. هرگز نگذارید کاربرتان با چنین صحنه ای مواجه شود. زیرا با این کار به صورت ناخودآگاه به او می فهمانید که "تو در یک سایت با مدیریتی ضعیف و غیر حرفه ای قرار داری. پس حواست را جمع کن. ممکن است اینجا یک سایت متروکه باشد."
7. هر صفحه داخلی وب سایت باید موضوع و متنی وفادار به آن موضوع داشته باشد.
همانطور که گفتم هر صفحه سایت شما باید دارای موضوع باشد. چرا؟ چون قطعا کاربر شما با کلیک روی لینکی وارد آن صفحه شده است. موضوع صفحه سایت شما باید همخوان با عنوان لینکی باشد که کاربر روی آن کلیک کرده است. همچنین شما برای صفحه خود عنوانی جذاب انتخاب کنید اما محتویات آن صفحه مربوط به آن موضوع نباشد، شما مرتکب یک اشتباه استراتژیک شده اید. تنها کاری که شما کرده اید سر کار گذاشتن کاربرتان بوده است و او را از هدفش دور کرده اید.
یک کار کلیدی که در آغاز مراحل طراحی سایت باید آن را انجام دهید!
تنظیم محتوای سایت خود را تنها به یک شخص فنی نسپارید. شما باید با طراح وب سایت خود همکاری نزدیکی داشته باشید و قبل از شروع برنامه نویسی و طراحی سایت، جلساتی چالشی در مورد محتوای وب سایت برگزار کنید. در چنین جلساتی باید فردی که به موضوع تجارت شما و موضوع محتوایی وب سایت اشراف کامل دارد به همفکری با طراح سایت بپردازد. به بیانی دیگر اینکه تجربه کاربری در وب سایت شما حاصل ایده های فنی یک طراح وب سایت و ایده های محتوایی خود شما یا نماینده شما است.
چیزی را از قلم انداختم؟
امیدوارم این مطلب برای شما خواندنی و مفید بوده باشد. البته که مواردی که به آن ها اشاره کردم همه چیزهایی نیست که باید در طراحی سایت شما رعایت شود. اما از دیدگاه من از مهم ترین موارد است. اگر فکر می کنید نکته ای وجود دارد که باید در این لیست باشد خوشحال می شوم که دیدگاهتان را در اینباره بنویسید.
در پایان از شما دعوت می کنم که اگر قصد راه اندازی یک وب سایت اینترنتی حرفه ای هستید با ما در پرسینا مشورت کنید. ما ارزان ترین شرکت طراحی سایت برای سفارش وب سایت شما نیستیم. اما نگاهمان به طراحی سایت حرفه ای و علمی است.